نگارنده اصلا نمی داند از چه زمانی نام "مشروب" یا همان "نوشیدنی الکلی" به "نوشیدنی" تغییر یافت.

او همینقدر می داند که این کار در راستای ممانعت از تبلیغ "مشروب" در سریال ها و فیلم های تلویزیونی صورت گرفت و با ایده "اگر مردم از موجودیت چیزی آگاه نباشند سراغش را هم نخواهند گرفت" پای بر عرصه وجود نهاد.

ناگفته پیداست که نسخه فوق اصلا افاقه نکرد و امروزه اغلب قریب به اتفاق افراد جامعه، چه آن ها که اهل نوشیدنی هستند و چه آن ها که "ماده دارای کشف رازی" را "نوشیدنی" نمی بینند، از موجودیت الکل در جامعه و اینکه اگر بخواهند می توانند آن را در کجاها بیابند مطلع می باشند.

چنین رویه ای تنها دست مراجع و منابع رسمی دوستدار سلامتی آدم ها را در پوست گردو گذاشته است، زیرا آن ها نمی توانند در باره مضرات و خطرات چیزی که وجود داخلی ندارد سخن گفته و مردم، به ویژه نسل جوان، را از مصرف چیزی که نیست منصرف نمایند.

پدیده "آزار جنسی" هم همان حکایت "الکل" را دارد، به گونه ای که امروزه که بسیاری از خانم های ایرانی پرده از آزارهای جنسی برداشته و " من هم همچنین" گفته اند، گروه کثیری از ایرانیان با یکی دانستن "تجاوز" و "آزار جنسی"، "چطور رویشان شده است!؟" را بر زبان رانده اند.

اگر بخواهیم انصاف دهیم باید بپذیریم که جدا از بسیاری از آقایان، برای خیلی از خانم ها هم باور کردنی نیست که بتوان آقایی را به صرف اینکه دنبال خانمی افتاده است و انصافا از این مرحله جلوتر نرفته است یک آزار دهنده جنسی محسوب کرد.

از این گذشته، برای خیلی از خانم ها مشکل است که بتوانند آقایی که با خانم ها با ناز و عشوه و ادا و اطوار زنانه حرف می زند و با دختر خاله شدن حرف های مگو را بر زبان می آورد یا خیلی دوستانه دست روی شانه آن ها می گذارد را کسی که "منظوری ندارد!" و " تربیت خانوادگیش اینطور است" به حساب نیاورده و او را دارای مشکل اخلاقی و رفتاری قلمداد کنند.

شوربختانه، باید قبول کرد که در حالی که در کشور ما "دخول" مرز بین تعرض و عدم تعرض شناخته می شود، هیچ تعریفی که وفق آن بتوانیم "آزار جنسی" را از "آزار غیر جنسی" یا کاری که اصولا آزار به حساب نمی آید تمیز دهیم وجود ندارد.

اینکه چرا " من هم همچنین" به فاصله نسبتا کوتاهی از " me too" شکل گرفت و پرده از رازهایی که به سال های خیلی دور تعلق دارد برداشت را، قطعا، فقط نمی توان به حفظ آبروی ایرانی نسبت داده و گفت که خانم های مورد آزار قرار گرفته تنها در جهت ممانعت از سر افکندگی دیگر اعضای خانواده مهر سکوت بر لب زده اند.

شکی وجود ندارد که با گسترش شبکه های اجتماعی و جهانی شدن "me too" بود که بسیاری از خانم های ایرانی مطلع شدند همه آنچه بسیار معمولی دانسته و از آن ها تحت ویژگی های وابسته به جنس آقایان نام می بردند در اصل جز "ازار جنسی" نبوده است!

به این ترتیب، کار شکایت کنندگان از آقایانی که مجرم جنسی هستند بسیار سخت می نماید، زیرا آقایانی که در تشخیص جرائم جنسی مشکل دارند و حتی در صورت دانستن اینکه کدامین جرائم، جنسی به حساب می آیند کوچکترین اطلاعی از شدت وقوع جرم ندارند را نمی توان به سادگی تفهیم اتهام نمود؛ به ویژه اینکه وقتی اصولا در جامعه ای "آزار جنسی" چیزی تعریف شده نیست، حکم و محکمه ای هم برای مبارزه با آن وجود نخواهد داشت!