فتاح را از زمان تصدی گری وزارت نیرو می شناختم. انصافا، آن موقع، فتاح، گل خاصی به جمال وزارت نیرو نزد. با این حال، فتاح وزارت نیرو، هم عملکرد کمتری داشت و هم کمتر سخن می گفت( شاید هم حرف هایش را کمتر می شنیدند)

در اینکه فتاح رقابت در انتخابات ریاست جمهوری 1400 را خیلی زود آغاز کرده است تردیدی وجود ندارد. در اینکه فتاح خیلی زودتر و بهتر از بسیاری از سیاستمداران نواندیش و کهنه کار حرف حساب مردم، "اصلاح طلب! اصولگرا! دیگه تموم ماجرا!"، را شنیده و شنیده هایش را خوب به کار بسته است شبهه ای نیست. در این موضوع هم که صدا و سیما از همین حالا حزبی عمل کرده و طرفی که باید در انتخابات سال 1400 مورد حمایت و پوشش( فعلا تلویزیونی!) قرار دهد را برگزیده نیز نباید شک کرد.

فتاح در برزنامه تلویزیونی کاملا بر عکس احمدی نژاد عمل کرد، زیرا هر قدر احمدی نژاد "بگم! بگم!" کرد و آخر سر هم اسمی از دهان خارج نساخت، فتاح تا دلتان بخواهد( یعنی دلش خواست) اسم روی میز مجری برنامه گذاشت.

فتاح برای راضی ساختن مردم هم از ارتش مایه گذاشت و هم سراغ سپاه رفت. فتاح هم نام رییس دولت اصلاحات را بر زبان آورد و هم به رییس ضد اصلاحات دولت تاخت. فتاح ضمن مایه گذاشتن از زاکانی اصولگرا، با اسم بردن توامان از کاخ مرمر و هاشمی رفسنجانی، نشان داد که حسابی حمایتگر مستضعفان است و اشرافی گری دول میانه رو، خواه در گذشته سکان هدایت کشور را به دست گرفته باشند و خواه در حال حاضر کاره ای باشند، را از اهداف مبارزاتی خود می داند.

فتاح برای نشان دادن برابری زن و مرد سراغ مولاوردی و ابتکار هم رفت و برای آن ها هم شاخ و شانه حسابی کشید.

قطعا، عملکرد فتاح عملکردی کم نظیر یا بی نظیر نیست و ما در بسیاری از کشورهای دیگر هم شاهد افشاگری های اینگونه هستیم.

لذا، آنچه به واقع کم نظیر می نماید عملکرد صدا و سیمایی است که، شوربختانه، پسوند "ملی" را یدک می کشد.

صدا و سیما خوب می داند که برای اثبات ملی گرایی خویش باید فرصت دفاع از اتهامات را به همه آن هایی که اسمشان برده شد بدهد( رسانه های دیگر معمولا از این کارها می کنند)

در اینکه صدا و سیما هرگز اینکار را نخواهد کرد تردیدی وجود ندارد؛ همچنان که زمانی که نام هاشمی رفسنجانی از دهان احمدی نژاد خارج شد، صدا و سیما، که طرف مورد حمایت خود را انتخاب کرده بود، تقاضای هاشمی جهت جوابگویی به اتهامات مطرح شده را بی پاسخ گذاشت.

مسلم است که سیاست های صدا و سیما به سازمان اجازه نمی دهد که فرصت دفاع در اختیار کسانی که اسمشان برده شده است گذاشته و به این وسیله شمار قابل توجهی از بینندگان قهر کرده با خود را آشتی دهد.

چرایی این موضوع به این بر می گردد که سیاست صدا و سیما همواره این بوده که بین شمار حیف و میل کنندگان بیت المال و تعداد آن هایی که با حیف و میل بیت المال برخورد جدی می کنند تعادل ایجاد کرده و "هر چند آدم فاسد در کشور کم نداریم، مبارزه کنندگان با فساد را هم نباید کم شمار دانست" را نشان دهد.

اگر خدای کرده صدا و سیما سیاستی دیگر گونه پیش گرفته و به متهمان به فساد فرصت دفاع از خود بدهد، چه بسا آن ها در عوض دفاع از خود فرصت را مغتنم شمرده و بر اساس " دستمال شما هم چندان تمیز نیست" داستان خود را جلو ببرند.

در این صورت است که مردم در عوض رسیدن به نتیجه "بالاخره فساد در زمان و جایی ریشه کن خواهد شد"، که بسیار مورد پسند صدا و سیمایی ها است، ممکن است خدای ناکرده " گر رسم شود که مست گیرند      در شهر هر آنچه هست گیرند"، که صدا و سیمایی ها دوستدار آن نیستند، را بر دل ها نشانده و یا سر زبان جاری سازند!