می گویند اگر شما به وسیله ای نیاز دارید و آن وسیله در نزدیکی شما قرار ندارد، شما به آن وسیله نیاز ندارید!

در تعریف تنبلی "احساس خستگی قبل از اینکه کاری انجام داده باشی" گفته شده است.

ناگفته پیداست که تنبلی مردمان یک کشور نقشی تعیین کننده و سرنوشت ساز در عقب ماندگی سرزمین و عدم پیشرفت آن ایفا می کند. علیرغم این موضوع، ما قصد داریم مقوله تنبلی را از دیدگاهی دیگر مورد توجه قرار دهیم.

بعضی ها فکر می کنند که معکوس معکوس یک چیز همان چیز است و لذا اگر کسی یک چرخش سیصد و شصت درجه ای کند در واقع سر جای قبلی خود واقع شده است.

بنابر چنین قانونی خیلی ها نتیجه می گیرند که اگر به چیزی نیاز نداشته باشند و آن چیز در نزدیکی آن ها قرار گرفته باشد، آن ها یا در حال حاضر به آن چیز نیاز دارند و یا بعدها به آن چیز نیازمند خواهند بود.

خریدهای مترو دقیقا بر پایه قانون بالا صورت می گیرد و بسیاری از افراد ابتیاع کننده اجناس بنجل، تنها بر مبنای اینکه چیز غیر لازم از برابر چشمانشان رد شده، نیاز به آن را احساس می کنند.

فروشگاه های بزرگ زنجیره ای و هایپرمارکت ها هم عملکردی اینگونه دارند و چون از شیر مرغ تا جان آدمیزاد را به فروش می رسانند، فروش خوبی دارند.

در چنین فروشگاه هایی، بسیار امکان دارد که شخصی با فکر کردن به "کره و پنیرمان تمام شده است" وارد شود، اما با تصور اینکه "درست است که کره و پنیری که دوست دارم نداشت، اما انصافا پالتو خوبی را خریداری کرده ام"راه خروج در پیش بگیرد.

آنچه که در باره اجناس و کالاها گفته شد، فقط در باره آن ها مصداق ندارد و در زمینه اطلاعات نیز می توان به بلاهایی که تنبلی سر آدم های تنبل می آورد اشاره کرد.

ناگفته پیداست که دنیای امروز، دنیای اطلاعات است و کسانی که بیش از دیگران از نعمت دارا بودن اطلاعات مفید و ارزنده بهره مند هستند، بیش از سایرین از موهبت داشتن زندگی خوب بهره مند خواهند بود( اگر بخواهند!)

به عنوان مثال اگر شما از موجودی یک کالا در کشور آگاه بوده و نیاز مردم به آن کالا را بدانید، با آگاهی از قیمت فروش جنس در جاهای مختلف، می توانید یک بیزینس حسابی برای خود راه بیندازید.

از سوی دیگر، چنانچه خدای ناکرده بیماری خاصی سراغ شما آمده و شما را به فکر عمل جراحی انداخته باشد، خوب است از بیمارستان هایی که چنین عملی را انجام می دهند کسب اطلاع نموده و از درصد رهایی از قید حیات مراجعین هر بیمارستان آگاهی های مفید و ارزشمندی کسب کنید.

در این زمینه باید گفت که درست است مرگ دست خداست، اما انصافا بعضی بیمارستان ها به مراتب بهتر از همتاهای خود، کار حضرت عزراییل را راه می اندازند.

با همه این ها معمولا آدم های کمی هستند که دست به جستجوهای وسیع در دنیای مجازی زده و یا با حضور پر و پیمان در فضای واقعی، از دوست و آشنا و اشخاص و سازمان ها و نهادهای معتبر، اطلاعات درستی که می شود رویشان حساب کرد کسب کنند.

ناگفته پیداست که بیشتر آدم ها ترجیح می دهند با حضور در خانه و دوری جستن از دنیای خوف آور واقعی و استفاده از شبکه های مجازی، به انواع و اقسام اطلاعات فرصت دهند که هر جور هست خود را به ایشان برسانند.

دوستی می گفت که آنقدر همه در زندگی من دخالت کرده اند که ترجیح داده ام منبعد در زندگی خودم دخالتی نداشته باشم!

آن دوست، انصافا درست می گفت، اما شاید فکرش را هم نمی کرد که بیش از پدر و مادر و خواهر و برادر و دوست و آشنا، این سیاستمداران و دولتمردان و رسانه ها و بنگاه های بزرگ تبلیغاتی هستند که در زندگی افراد تحت پوشش خود مداخله نموده و باعث می شوند آن ها خریدهای خود را بر اساس آنچه ایشان می پسندند جلو برده و عمده فعالیت های خویشتن را بر مبنای اصول مورد علاقه آن ها استوار نمایند!