فیلم زیبای میهمان مامان را، قطعا، دیده اید.

میهمان مامان داستان انسان های آبروداری است که در هنگام ورود میهمان آبروداری کرده و با گذاشتن تمام دارایی های خود در طبق اخلاص، مانع از این می گردند که میهمان از نداری یا کم داری آن ها سر در بیاورد.

میهمان مامان روش زندگی آدم هایی که در سال هایی خیلی دور زندگی می کردند را نشان می دهد.

در آن روزگاران حفظ آبرو امر خیلی مهمی محسوب می شد و مردمانی که با سیلی صورت خود را سرخ نگاه می داشتند، یک سر و گردن بالاتر از دیگران به حساب می آمدند.

در چنین شرایطی، یکی از کارهای واجب همسایگان و بستگان نزدیک و دور این بود که بصورت پنهانی اوضاع و احوال مالی و معیشتی آشناها را رصد کرده و تا جایی که از عهده شان ساخته است، اجازه بد تا کردن زندگی با کسی که شرایط رو به راهی ندارد ندهند.

به این دلیل، دارندگان زندگی های بخور و نمیر، علاوه بر پول هایی که گاه و بیگاه در خانه و زیر قالی پیدا می کردند، غذاهای فراوان "نذری" را دشت کرده و شرایط ادامه تحصیل فرزندان خود را، به لطف خدا، جفت و جور می دیدند.

این روزها، دیگر از آن خبرها نیست و شما حتی اگر مایل به دریافت غذای نذری باشی، باید قابلمه به دست در صف انتظار بایستی!

این روزها، در عوض آنکه داراها در به در به دنبال ندارها و کم دارها بگردند تا به جبران لطف خداوندی که اسباب رسیدن دست به دهان را برایشان میسر کرده است، گره ای از مشکلات افراد دردمند و مستضعف جامعه بر دارند، این اقشار کارد به استخوان رسیده هستند که باید بی خیال حفظ آبروی خود و  خانواده محترم شده و با از یاد بردن آموزه های "میهمان مامان"، فقر خود را فریاد بزنند.

نمی دانم مشکل از زیادی جمعیت و سختی خبرگیری از وضع زندگی کلیه آحاد جامعه است یا فناوری و ورود سامانه غیر بارشی است که باعث شده، اقشار نیازمند، جهت بهره مندی از کمک های دولتی ملزم به ثبت نام و اعلام کم و کسری های خود در سامانه باشند!

یادش به خیر! دوستی داشتیم که معمولا "نیازمندان واقعی آن هایی هستند که کسی از نیازمندیشان اطلاع ندارد" را بر زبان می آورد.

اینکه آن دوست درست می گفت یا نه بر نگارنده معلوم نیست، اما اینکه در دنیایی که راست و دروغش را براحتی نمی توان تشخیص داد، دولت کاری به کار آن هایی که مسایل و مشکلات خود را فریاد نمی زنند ندارد، انصافا، از آن کارهاست!

قبلا آن هایی که وضع معیشتی چندان مناسبی نداشته و مایل به بهره مندی از یارانه مرحمتی دولت بودند، مجبور بودند نام خود را تحت عنوان افراد محتاج کمک در سامانه ثبت نمایند.

این روزها و به برکت کرونا، آن هایی که دچار ضرر و زیان قابل ملاحظه شده اند باید اعلام وجود نمایند.

از سوی دیگر، دارندگان کسب و کاری که زمانی بهشان روزی می رسانده، جهت برقراری دوباره روزی، مجبورند سراغی از سامانه گرفته و به زبان بی زبانی "اوضاعمان خراب شده است! به فریادمان برسید!" را ثبت نمایند.

وقتی به این ها فکر می کنم به یاد متکدیان و عبارت معروف "به من عاجز بینوا کمک کنید" افتاده و حسابی سردرد می گیرم.

دیگر درست و حسابی نمی دانم این که سال ها تکدی گری را زشت می گرفتیم به خاطر اینکه گداها نداری خود را فریاد می زدند بود یا اینکه چون وضعشان خوب بود و با ادای نداری یا ناتوانی را در آوردن، افراد دلسوز را تیغ می زدند، آن ها را مستحق شماتت می نمود، زیرا شما با بهره گیری از سامانه و ثبت نام در آن، قطعا به یکی از دو گروه مورد اشاره تعلق خواهید داشت!