از ماست که بر ماست!؟
تقریبا 20000 نفر مبتلا به کرونا در ایران داریم و جالب این است که تعداد مبتلایان آلمان هم در همین حد و حدود قرار دارد. با این حال در حالی که کرونا در آلمان تا اینجای کار 67 کشته روی دست مسئولین و دولتمرادن گذاشته است، تعداد کشته شدگان ایرانی کرونا از 1400 نفر هم تجاوز کرده است!
سوال این است که چرا ایرانی ها بسیار بیش از آلمانی ها در اثر کرونا می میرند.
این موضوع می تواند دلایل مختلفی داشته باشد.
شاید آن ها که "ما با نوع جهش یافته و خطرناک بیماری سر و کار داریم" می گویند، درست بگویند، هر چند این نیز ممکن است که در حالی که آلمانی ها تنها وقتی با مورد حاد بیماری روبرو می شوند سر از مراکز درمانی در می آورند، اغلب قریب به اتفاق ایرانی های دارای ناراحتی های جزیی مایل به دادن تست کرونا و گرفتن اوقات شریف و ارزشمند کادر درمانی هستند.
اوضاع و احوال بدنی و سلامتی آلمانی ها نیز ممکن است ترازوی مرگ و میر ایرانی ها را سنگین تر نماید، زیرا در حالی که رفاه آلمانی باعث شده که آن ها، به قول مرحوم شفیع، تن و بدن "است و قرص داری" داشته باشند، ضعف اوضاع اقتصادی و معیشتی ما ایرانی ها خودش را در بروز و شیوع کرونا نشان داده و باعث می شود نبود و کمبود همه چیزهایی که می توانند با کرونا مبارزه کنند کار دست ما ایرانی ها بدهد.
آن هایی که با بیماری های صعب العلاجی مثل سرطان مبارزه کرده و بر این بیماری خطرناک چیره شده اند تاثیر گذاری شگرفت اوضاع و احوال روحی آدم ها در مبارزه با بیماری ها را کاملا مهم و قابل ملاحظه می دانند.
در این باره باید گفت که گاه یک آدم ضعیف الجثه به دلیل شرایط روحی مناسب بر یک بیماری خطرناک چیره می شود، اما یک انسان قوی هیکل و دارای اندام ورزشکاری، که باشنیدن نام بیماری قالب تهی می کند، توانایی مبارزه را نداشته و خیلی زود واقعا قالب تهی کند.
روی این حساب، آلمانی هایی که از کودکی با اعتماد به نفس کامل و اوضاع و احوال روحی مناسب بار می آیند و حتی با شکست در جنگ جهانی دوم، یاد و خاطره " ماشینی بسازید که از قیمت موتور سیکلت گرانتر در نیاید" را زنده نگه می دارند، با بیان "مبارزه با کرونا از ساخت فولکس واگن که سخت تر نیست" دست بالا را را داشته باشند. این در حالی است که ما ایرانی هایی که با استماع جملاتی مانند "چیزی نخواهی شد" و "اگر نفت نداشته باشیم، هیچ چیزی برای فروش نخواهیم داشت" و " دلمان برای تولیدات داخلی بسوزد" بزرگ می شویم با آلمانی ها متفاوت بوده و لذا امیدی که تنها بر سر زبان ما ایرانی ها، منجمله رییس جمهور محترم، جاری می شود، در ته دل آلمانی ها شعله ور است.
با همه این ها باید خدا خدا کنیم که واقعا با نوع جهش یافته بیماری مواجه باشیم، زیرا اعتقاد به اینکه "ما اند بدبیاری هستیم" خیلی راحت تر از این است که زمانه را زمانه درو مشاهده کرده و با فکر کردن به کشته( هر جور خواستید بخوانید!) خویش "از ماست که بر ماست" بگوییم!
شاید اگر دسترسیم به بلاگدون قطع نمی شد یا مطالب منتشر شده در آفتاب یزد را نگهداری می کردم سر از بلاگفا در نمی آوردم.