بدتر از کرونا!؟
زمانی، یکی از بستگان نه چندان دور نگارنده در باره سه فرزند ذکور خویش چنین اظهار نظری را بر زبان رانده بود:
خیالم بابت فرزند ارشد تخت است، چون او هرگز دروغ نمی گوید.
بابت فرزند کوچک نیز خیالی تخت شده دارم، زیرا او هیچوقت حرف راست نمی زند.
با این حال، متاسفانه، فرزند وسطی خیال مرا پاک آشفته ساخته است، زیرا هرگز نمی توانم تشخیص دهیم که حرف راست می زند یا به راستی مرا سر کار گذاشته است.
حرف حساب بالا بیانگر این است که اگر شما با یک درغگوی درست و حسابی و تمان عیار سر و کار داشته باشید، هیچوقت مشکل خاصی نخواهید داشت و همواره می توانید با وارونه کردن گفته های او و شنیده های خویشتن، به راحتی از واقعیت ماجرا سر در بیاورید.
متاسفانه، این روزها که ویروس کرونا راه خود را کج کرده و خواهان این شده که مزه بیماری را هم به افراد بیکار و ندار بچشاند، بلکه جنسشان جور جور شود، مردم بهره مند از شبکه های اجتماعی مجازی، سازمان صدا و سیما و مسئولین و متصدیان امور به شدت سرگشته "چه باید کرد!؟" شده اند.
همه ما خوب می دانیم که کار اصلی روابط عمومی ها، سخنگوهای محل کارهای دولتی و کسان و اشخاص شاغل در جاهای خصوصی و غیر دولتی که وظیفه اطلاع رسانی را به عهده دارند این است که با زدن پل ارتباطی بین مردم و مسئولین، سخنان تخصصی را به حرف های قابل فهم و درک مردم عادی تبدیل نماید.
قطعا، این مهم وقتی به نتیجه درستی خواهد رسید که مسایل و مشکلات، توسط آدم های متخصص و اینکاره حل و فصل شده و کوچکترین نگرانی بابت اینکه مسئولین و اولیای امور، تعهد درست انجام دادن کار را دارند، موجود نباشد!
شوربختانه باید اذعان نمود که این روزها سه گانه شبکه های اجتماعی مجازی، صدا و سیما و سخنگویان رنگ و وارنگ دولتی(ماشاالله دولت آنقدر سخنگو، که هر یک ساز خود را زده و بیش از سازگاری با یکدیگر تناقض دارند، دارد که معلوم نیست چطور باید سره را از ناسره تشخیص داد!) به هیچ وجه برای عموم مردم قابل اعتماد نبوده و بسیاری از افراد را ناامید ازرسیدن به جواب سوال "بلد نیستند یا جان مردم برایشان مهم نیست!؟" کرده اند.
در چنین آشفته بازاری، آیا نباید به مردم خوب کشور حق داد که در عوض اینکه اخبار و روش های درست پیشگیری از ابتلا به کرونا را از مراجع معتبر و رسمی پیگیری نمایند، چشم به در و همسایه دوخته و "هر کار بقیه کردند، ما هم می کنیم" بگویند!
شاید اگر دسترسیم به بلاگدون قطع نمی شد یا مطالب منتشر شده در آفتاب یزد را نگهداری می کردم سر از بلاگفا در نمی آوردم.