نگران نباشید و نگران باشید!

"نگران نباشید"، چون دو کلمه وحشت به کار رفته در تیتر به عمد مورد استفاده قرار گرفته اند و اشتباهی در کار نیست.

"نگران باشید"، زیرا بیش از خود "کرونا"، وحشت از این بیماری است که انصافا وحشتناک و هراس آفرین خواهد بود.

برای اینکه مطلب بهتر درک شود بگذارید به دو ماجرا، که در همین چند روز اخیر اتفاق افتاده است، توجهی ویژه داشته باشیم.

یک بانوی هنگ کنگی حاضر در ایران گله کرده که وقتی ایرانی ها او را می بینند "کرونا!کرونا!" گفته و با شدت و حدت هر چه تمامتر از وی دوری می گزینند!( گویی که واقعا باورشان شده کرونا از طریق "نگاه" هم منتقل می شود!)

مورد دوم به تایید دو مورد ابتلا به بیماری کرونا و مرگ ناشی از آن، که توسط وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی صورت گرفته است، بر می گردد.

در توضیح موارد نگران کننده ناشی از دو اتفاق فوق الاشاره باید گفت که جهت جلوگیری از شیوع و گسترش بیماری، هر دو گروه زیر باید با یکدیگر نهایت همکاری را داشته باشند، زیرا در صورت عدم همکاری این دو گروه، قطعا، شاهد فاجعه ای انسانی خواهیم بود( مگر آنکه اتفاقی عجیب و قریب به کمکمان آمده و یا خدای کرده، بیماری راه درمان درست و حسابی یا واکسنی که بشود رویش حسابی ویژه باز کرد، پیدا کند)

آن هایی که بیماری کرونا به سراغشان نیامده باید اقدامات پیشگیری کننده را جدی گرفته و ضمن شستشوی مکرر و کامل دست ها با آب و صابون، از مصافحه و روبوسی با دیگران خودداری نمایند.

از سوی دیگر، آن هایی که علایم بیماری را در خویشتن حاضر و آماده می بینند، باید اطرافیان را مطلع کرده و ضمن مراجعه سریع به مراکز بهداشتی-درمانی مربوطه، عطسه و سرفه خود را کنترل شده دیده و همانند گروه نخست از روبوسی و دست دادن با دیگران خودداری نمایند.

ویژگی های ما ایرانی ها جوری است که جهت بیمار نشدن هر کاری کرده و هر گونه اقدامات پیشگیرانه ای را کاملا جدی می گیریم.

برای نمونه، از همین حالا شاهد این هستیم که دست های بعضی از افراد از شدت شستشو در حال از میان رفتن بوده و در حالی که کشوری مثل چین دچار کمبود ماسک تنفسی شده، ما در حال کم آوردن صابون و مایع دستشویی هستیم!

از سوی دیگر، از آنجا که "من چیزیم نیست" از جملات بسیار مورد علاقه ما ایرانی ها می باشد و دوست داریم که هر جور شده از شرایط قرنطینه و انزوا از دیگران قسر در برویم، اگر خدای ناکرده علایم یک بیماری را در خویشتن حاضر و آماده ببینیم، ترجیح می دهیم به برکت آلوده نمودن دیگران و به جان خریدن مرگ تدریجی هم شده از به کار بردن کلمات و انجام کارهایی که بوی "چیزیم هست!" می دهند خودداری ورزیم!( در مورد کرونا که از راه درمان، خوب شدنی نیست، اوضاع وحشتناک تر است زیرا بیشتر ایرانی ها با توسل به ضرب المثل " دیگی که برای من نجوشد......" فرصت خوبی را برای گرفتن انتقام از آن هایی که در گذشته دوستان و یاران خوبی نبوده اند پیدا می کنند!*

قطعا، مرگ دو نفر در قم در اثر بیماری کرونا خبر ناگواری است، اما آنچه باعث می شود خبرهایی از این دست بسیار نگرانمان کند این است که در حالی که مردم چین در ابتدا از بیماری مطلع شده و در انتها "این بیماری کشته هم می گیرد"  را دشت نمودند، ما با گرفتن خبر "هر کس گرفته مرده است!" به نتیجه "مردم به دلیل وحشت دیگران بیماریشان را پنهان می کنند" یا "اطلاع رسانی آنقدر کم است که خیلی ها نمی دانند بیمار شده اند" رسیده و نهایت تلاش خود را معطوف اینکه "کرونا پیدایمان نکند" می کنیم، زیرا خوب می دانیم که اگر چنین نکنیم باید تمامی کوشش و همت خود را خرج اینکه مسئولین پیدایمان نکنند، نماییم!!!؟

  • دوستی داشتم که با دعوا از شرکت رفت. چندی بعد که او را در حال دیده بوسی با مدیر عامل دیدم، سر شوخی را گشوده و "پاچه خوار شدی!" را بر زبان آوردم.

به فوریت هر چه تمامتر سر در گوشم آورده و با بیان "اگر می دانستی که چه زکام شدیدی گرفته ام، اینطور نمی گفتی" مرا از پشت پرده اتفاقی که دیگران فقط ظاهرش را می دیدند، مطلع نمود!