الف- به مدیریت محترم امور مالی نامه نوشته و در دنباله سمت اداری، "جناب آقای ...." را قید می کنید.

تا نامه سلسله مراتب اداری را طی کرده و به دست گیرنده برسد، نامبرده استعفا داده، اخراج شده یا مرحوم می گردد.

شما با بی اطلاعی از موضوع، مدت های مدید را در بی خبری گذرانده و پس از آن مجبور می گردید با بیاناتی در مایه های "حیف شد! آدم شریفی بود!"،"خوب شد رفت! مدام چوب لای چرخ ما می گذاشت!"،"خدا رحمتش کند.مرد نازنینی بود." و "آقا! عرض تبریک!"، به استقبال فرد تازه از گرد راه رسیده و جدیدالورود بروید.

در انتهای استقبال به نحو احسن است که شما مجبور می گردید نامه را دوباره نویسی کرده و خدا خدا کنید که تا زمان رسیدن به خواسته، فرد مورد نظر در قید حیات و سمت باقی بماند.

جالب این است که با صدور بخشنامه ای که لب کلامش "لطفا اسم ننویسید!" باشد، می توان برای اشخاص، شخصیت حقوقی قائل شده و از رد و بدل شدن بسیاری از حرف های مفت و نامه های بی جواب، ممانعت به عمل آورد.

ب- درخواست مرخصی کرده و دلیل را بیماری همسر و لزوم رسیدگی به فرزند نوزاد می آورید.

مدیر عامل محترم، خود را در جای خودش گذارده و با درخواست شما مخالفت می کند.

البته، این احتمال هم هست که جناب مدیر عامل بتواند با قرار دادن خود در جای شما، موافقت خویشتن را جلب نموده و جلب رضایت خویش را لطفی که جای دوری نمی رود محسوب نماید.

متاسفانه، در ماجراهای اینچنینی، دو طرف ماجرا پاک از یاد می برند که مرخصی، حق طبیعی و قانونی پرسنل است و اصولا نیازی به مطرح ساختن پرسش "چرا می خواهی مرخصی بگیری!؟" وجود ندارد.

توجه به این موضوع برای خود مدیر عامل هم خوب است، زیرا وی قادر خواهد بود با دوری جستن از حاشیه ها، اصل کار را مد نظر قرار داده و خود را خیلی در گیر " انشاالله خوش بگذرد" و " غم آخرتان باشد" نکند.

ج- تصمیم گیری در مقام مدیر عامل کار سختی است!

لذا شما مصمم می گردید جلسه هیات مدیره را برگزار کرده و نظر سایر اعضا را، در مورد موضوع یا مشکل پیش آمده، جویا گردید.

اعضای حاضر در جلسه که از زاویه دار بودن نظر و عقیده خود با مدیر عامل محترم در هراسند، آسمان و ریسمان را به هم بافته و هر جوری هست، نظر مبارک شما را از زیر زبانتان بیرون می کشند.

با انجام این مهم و وفق فرموده "معما چو آسان شود، حل شود!"، فریاد "احسنت!" و "دست مریزاد" به آسمان بلند شده و جلسه به خیر و خوشی و خوردن شرینی و تناول ناهار به پایان می رسد.

با اتمام جلسه، نفسی به راحتی کشیده و به این موضوع که بی مشارکت اعضا، اتخاذ تصمیم واقعا کار سختی بود، می اندیشید!