مکانی برای "اعتماد"؟!
بعد از اعتراضات بنزینی سال 98، بسیاری از مسئولین و دولتمردان مصمم شدند جایی را برای "اعتراض" در نظر بگیرند.
متاسفانه، در حال حاضر این موضوع جنبه اجرایی به خود نگرفته و بعید است در آینده غایب نیز در دستور کار واقع شود.
این موضوع که چرا در گذشته، در نظر گرفتن مکانی برای اعتراضات فقط در حد فکر و ذکر باقیماند و در حال حاضر نیز این "مهم" تنها به عنوان یک ایده خوب محسوب می شود، دلایل عدیده ای دارد که در اینجا به پاره ای از آن ها اشاره می گردد:
الف- اندازه مکان مناسب: همه ما خوب می دانیم که در حالی که برخی از تصمیمات دولتی ها تنها اعضای یک خانواده را ناراحت می کند، شماری از تصمیمات، عده فراوانی را به بیان "ما اعتراض داریم" خواهد کشاند. روی این حساب است که اگر دولت، حتی جایی به اندازه استادیوم آزادی را برای بیان اعتراضات مسالمت آمیز در نظر بگیرد، ممکن است بزودی پشیمان شده و "کاش جای بزرگتری را در نظر گرفته بودیم" را بر زبان جاری سازد.
ب- رعایت حق همسایگی: جدا از کمیت اعتراضات، کیفیت اعتراضات یکسان نیست و لذا در حالی که برخی از معترضین دوست دار اینند که اعتراض های بی سر و صدایی را ساماندهی نمایند، شماری از آن ها مایلند که فریاد خود را تا اندازه ای که کاملا به گوش مسئولین و دولتمردان برسد بلند سازند.
روی این حساب، همواره بیم آن می رود که در نظر گرفتن جایی در نزدیکی سکونتگاه مردم، فکر خوبی نباشد و به دنبال هر اعتراض مسالمت آمیز اما پر سر و صدا، همسایگان گرفتار آلودگی صوتی در شمار معترضین جدید در آمده و با شدت و حدت هر چه تمامتر دنبال مکان مناسبی برای اعتراض بگردند!
ج- زمان مناسب اعتراض: مردم معترض همواره دچار این مشکل که در "مقطع حساس کنونی" نباید دست به اعتراض زد بوده اند. متاسفانه، این " مقطع حساس کنونی" همواره وجود داشته و هیچ کس بدرستی متوجه اینکه زمان خروج از "مقطع حساس کنونی" در چه هنگام فرا می رسد، نشده است.
جدا از این موضوع، برای اعتراضات داخل مکان مناسب باید مقطع زمانی در نظر گرفت، زیرا در غیر این صورت، ضمن اینکه تامین امنیت معترضین کاری سخت و دشوار خواهد شد، هر آن امکان دارد معترضین قدیمی که داخل مکان مناسب جا خوش کرده اند با معترضین جدید الورود، که به چیزی دیگر اعتراض دارند، در گیر شده و هدف اصلی در نظر گرفتن جایی برای اعتراضات را "نائل نشدنی" نمایند!
شاید توجه به مسایل و مشکلات بالا بوده که باعث شده در بسیاری کشورها، کف خیابان، مناسبترین مکان بیان اعتراض در نظر گرفته شده و هم و غم بیشتر مسئولین و دولتمردان معطوف چگونگی تا کردن با معترضین گردد.
علاوه بر مسایل و مشکلات بالا، در کشور ما مسئله دیگری هم وجود داخلی دارد که باید در محاسبات کاملا در نظر گرفته شود.
از نظر ما ایرانی ها، روحانی هرگز( در استفاده از کلمه هرگز غلو شده است) رییس جمهور خوبی نبوده است. با این حال، از نظر ما ترامپ جز یک فاجعه جهانی به حساب نمی آید.
علیرغم این موضوع اگر موقتا نگاه ایرانی را کنار گذاشته و دیدگاه ایرانی- امریکایی را جایگزین نماییم ماجرا تا حدود زیادی توفیر خواهد داشت.
از نگاه ما ایرانی ها، روحانی رییس جمهوری که بیشتر وعده هایش را عملی نکرده است، شناخته می شود( اصلا به خوب و بد بودن وعده ها کاری نداریم)
از نگاه امریکایی ها، ترامپ رییس جمهوری که اغلب قریب به اتفاق وعده هایش را عملی کرده است شناخته می شود( منظور وعده های اساسی انتخاباتی است، زیرا در اینکه ترامپ، زیاد و وقیحانه دروغ می گوید، تردیدی وجود ندارد)
با این حساب، همانطور که امریکایی ها نسبت به مکان مناسب اعتراض در امریکا که توسط ترامپ مکان یابی شده است، روی خوش نشان خواهند داد، بعید به نظر می رسد مکان انتخابی حسن روحانی بر دیده منت ملت نهاده شده و کسی در استفاده از آن به "نکند در عوض جایی برای شنیده شدن صدایمان، مکانی برای شناسایی باشد" فکر نکند!
شاید اگر دسترسیم به بلاگدون قطع نمی شد یا مطالب منتشر شده در آفتاب یزد را نگهداری می کردم سر از بلاگفا در نمی آوردم.