رفاقت و همکاری؟!
![]()
دو سالی بود که با هم کار می کردیم و انصافا در این دو سال هر دویمان به اندازه کافی از همکاری فیمابین بهره مند شده بودیم.با این حال بود که وقتی سر قرار حاضر نشد نگرانش شدم و هنگامی که به همراهش هم جواب نداد حتم کردم که اتفاق بدی برایش افتاده است.متاسفانه نه شماره تلفن منزلش را داشتم و نه آدرسش را می دانستم که سری به آنجا زده و جویای احوالش شوم.
انصافا از این جور همکاری ها در سراسر کشور کم نداریم و اگر هم احیانا همکاران از یکدیگر آدرس و شماره تلفن می گیرند بیشتر به خاطر این است که اگر خدای ناکرده طرف حسابشان "ناتو" و "کلاهبردار" از آب در
آمد,آدرس و شماره ای که بتوانند به واسطه آن ها "ردش را بزنند" در اختیار داشته باشند.
زمانی در کشورمان رفاقت ها بوی همکاری می داد یعنی شما براحتی می توانستید به دوستتان "می توانی کاری برای من انجام بدهی؟!" بگویید و مطمئن باشید که او در مقام رفاقت در پاسخ به درخواستتان "نه" نمی آورد.
این روزها اما حکایت ماجرایی دیگر است و حتی همکاری ها بوی رفاقت نمی دهد . با این حساب کم پیش می آید که همکار پای به خانه و زندگی همکار گذاشته و در مقام رفیق "اگر کاری از دستم بر می آید بگو تا انجامش دهم" را پیشکش کسی که برایش مشکلی پیش آمده نماید!!!؟
منتشر شده در روزنامه آفتاب یزد
شاید اگر دسترسیم به بلاگدون قطع نمی شد یا مطالب منتشر شده در آفتاب یزد را نگهداری می کردم سر از بلاگفا در نمی آوردم.