قطعا یکی از خاطرات خوب "رستوران روی" من به شهر مقدس مشهد و جایی که در آن با جمله زیبا و به یاد ماندنی "اول حساب کنید" روبرو شدم بر می گردد!

شاید متعجب شده و نزد خود بگویید که علی القاعده باید به آدم برخورد نماید که اول هزینه غذا و پیش غدذا و پس غذا و نوشیدنی ها را بگیرند و آنگاه خوستنی ها و سفارش داده ها را در اختیارش بگذارند که نوش جان فرماید.شاید هم پیش خود فکر کنید که اگر به جای نگارنده بودید "رستوران" را با بیان "فرار که نمی کنیم" تنبیه کرده و سر جایش می نشاندید و به "او" حالی می کردید که بهتر است راه و رسم "مشتری داری" را بیش از پیش فرا گیرد.

اگر چنین است لحظه ای با خویشتن بیندیشید که تاکنون چند بار پیش آمده که در هنگام سفارش غذا و دور و بری هایش , نگاهی به انواع و اقسام ماکولات و اشربه مندرج در "منو" انداخته و با احتساب حق سرویس و انعام خیال خود را تخت اینکه "پولم می رسد!" کرده اید؟

 آیا به غیر از این است که گاهی اوقات که پول توی جیب یا کیف یا عابر بانکتان با هزینه های احتسابی سر به سر شده , غذا خیلی هم نوش جانتان نگشته و در حین تناول غذا و مخلفات رنگ و روی خود را بابت "اگر چیزی را حساب نکرده باشم چه؟!" با خته اید؟!

جالب اینکه تمامی اتفاقات فوق الاشاره مال وقتی است که تنهای تنها قدم به "غذا خوری" می گذارید زیرا هنگامی که با "نیمه پیدا شده" و یا زبانم لال " به اتفاق بچه ها" راهی رستوران می شوید بایسته و شایسته است که "آرزوهای بزرگ" خود مبنی بر اینکه "انشاالله غذای گران سفارش نمی دهند" را نیز با خویشتن وارد "غذاخوری" نمایید!!؟