بعضی از آدم ها ادای وظیفه می کنند و برخی دیگر در عوض اقدام به این مهم، ادای انجام وظیفه را در می آورند.

در این باب، نگارنده خوب به خاطر دارد که یک بار آبدارچی شرکت را مخاطب قرار داده و به او "تو تنها کسی هستی که در غیاب و حضور رییس خوب کار می کنی، زیرا دیگران در غیاب رییس اصلا کار نمی کنند و در حضور او بد کار می کنند" را یادآور شدم.

بدکاری پرسنل و یا به تعبیر بهتر ادای کار خوب را در آوردن، معضل و مشکل بزرگ این روزهای محیط های کاری، اعم از خصوصی و دولتی، محسوب می شود.به این دلیل، بسیاری از مدیران و روسا ضمن اینکه مشتریان پر و پا قرص دوربین های مدار بسته شده اند با بهره گیری از انواع و اقسام مکان یاب ها و زمان سنج ها در جستجوی اینکه زیردستانشان کجاها هستند و چه کارها می کنند به سر می برند.

همه ما خوب می دانیم که این کنترل ها تاکنون جواب خیلی خوبی نداده است، زیرا نه تنها مدیران و روسای محترم مجبورند گاه از میهمان پذیرایی کرده و گاه برای انجام کار واجب سر از دستشویی در بیاورند، وجود دو چشم در قسمت جلو و دو گوش در طرفین کله آدمی مانع از این می شود که بالادستی ها بتوانند چهارچشمی مراقب زیردستان خود باشند.

اصولا باید متوجه این نکته بود که در هر جامعه، کار کنترلی فقط وقتی جواب خوبی می دهد که تعداد متخلفین و آن هایی که در کشورمان تحت عنوان "از زیر کار در رو" شناخته می شوند در قیاس با کسانی که کار خود را کاملا خوب انجام می دهند زیاد و چشمگیر نباشد.

متاسفانه، ماجرای بالا در حال حاضر در کشور ما موضوعیت ندارد و اغلب افراد در عوض دارا بودن رضایت شغلی از سر استیصال به انجام کار زیاد و حقوق کم رضا داده اند.

به این ترتیب، اگر مسئولین و اولیای امور با حذف زایدات کنترلی و صرفه جویی در هزینه های مربوطه، بودجه باقیمانده را صرف ترمیم دستمزد و مواجب(شاید هم ممستحبات!) کارمندان و پرسنل سازند، هم می توانند خود را زیبنده "خدا خیرش بدهد" ببینند و هم قادرند سر زدن به دستشویی را به موقع و پیش از آنکه، به علت تماشای فیلم سینمایی مستند با بازی پرسنل، کاملا دیر شود به انجام برسانند!