چقدر همه چیز را ساده می گیریم؟!
![]()
انتخابات ریاست جمهوری سال 96 خیلی ها را به ثبت نام و خیلی های دیگر را به بیان "این چه وضعی است؟!" کشانیده است.
شاید در این باب باید به گروه دوم حق داد و ایراد آن ها که "چرا باید شرایط ثبت نام تا این حد ساده و پیش پا افتده باشد؟" را منطقی قلمداد نمود.
برای اینکه متوجه گردیم شرایط ثبت نام تا چه اندازه سهل است بهتر است نگاهی ویژه به برخی از شرایطی که داوطلب ها باید داشته باشند بیندازیم.
"مدیر و مدبر" بودن و داشتن شرایطی که شخص به موجب آن ها "رجل سیاسی" یا "مذهبی" نامیده می شود از شروطی است که فرد را می تواند به محل ثبت نام سوق دهد.
به این ترتیب این سوال پیش می آید که آیا داشتن "حسن تدبیر" و یا قلمداد گشتن شخصیتی "سیاسی" یا "مذهبی" تا این اندازه آسان است که افراد نزد خود "این شرایط را که داریم!" گفته و پاشنه های کفش خویش را برای راهی شدن به جای ثبت نام بالا بکشند؟!
می دانیم که "هرگز چنین نیست!" و ایراد بزرگ به اینکه بسیاری از ما در باره الزامات و بایدهای اینچنینی "شرایط سختی هم نیست!" می گوییم بر می گردد.
البته انصافا مردم را نباید مقصر اصلی قلمداد نمود زیرا کلی گویی است که باعث شده مردم درک و فهم درستی از شرایط ثبت نام نداشته باشند.
به عبارت دیگر مدیر یک دبستان ابتدایی با تصور "مدیر بودن" می تواند راهی محل ثبت نام شود و پدری گرامی که قادر شده از یارانه مرحمتی دولت نهایت استفاده را ببرد گمان خواهد نمود که از "حسن تدبیر" به اندازه کافی بهره مند است.
از سوی دیگر کسی که نمازهای یومیه خود را به موقع ادا می کند و روزه گیری های ماه مبارک رمضان را جز به علت مسافرت های کاری و بیماری های پیش بینی نشده از دست نمی دهد خود را شخصیتی "مذهبی" دانسته و آنی که بلد است فرزند دلبند را در هنگام ارتکاب خطا دستگیر و "سیاست" نماید خویشتن را فردی "سیاسی" به شمار می آورد.
با این حساب است که بر خلاف آنچه خیلی ها می اندیشند ایراد شرایط ثبت نام بیش از آنکه به سادگی آن ها بر گردد معلول عدم شفافیتی که موجب ساده انگاری مردم شده است, می باشد.
نکته جالب این است که در حالی که طی سال هایی طولانی بسیاری از افراد سیاسی تمرکز خویش را بر "رجل" گذاشته و بر عدم وضوح آن خرده گرفته اند,کمتر کسی خواستار توضیح به اندازه کافی در باره "مدیر","مدبر","سیاسی" و "مذهبی" شده است.
از این گذشته در حالی که در استخدام لیسانسه به گفته "من لیسانس دارم" داوطلب استخدام گوش فرا نداده و خواستار مشاهده لیسانس او هستیم چرا در هنگام ثبت نام داوطلبان ریاست جمهوری از آن ها سند و مدرک نخواسته و چشم و گوش بسته "لابد دارد که می گوید!" را ملاک و معیاری کافی برای "پذیرش" و "اسمش را ثبت کن!" می گیریم.
منتشر شده در روزنامه آفتاب یزد
شاید اگر دسترسیم به بلاگدون قطع نمی شد یا مطالب منتشر شده در آفتاب یزد را نگهداری می کردم سر از بلاگفا در نمی آوردم.