چند روز پیش، جای شما خالی، عادل فردوسی پور را در خیابان نزدیک خانه دیدم.

سلامی کرده و علیکی تحویل گرفتم.

انصافا؛ عادل، نه به اندازه علی دایی، که یکبار او را در داروخانه ستاره دیده بودم، گرم سلام و علیک کرد و نه به اندازه کسی که نامش را نمی برم از موضع تفرعن و تبختر بی تفاوتی پیشه کرد!

راستش را بخواهید برخورد عادل را بسیار پسندیدم، زیرا خوب می دانم گرمی بیش از حد او با یک غریبه می توانست برای وی گران تمام شده و پای تقاضاهای نامعقولی همانند "گرفتن امضا یا سلفی" را پیش بکشد( لابد شنیده اید که یک سلبریتی خارجی برای سلفی گرفتن با هواداران حق الزحمه دریافت می کند)

از این بدتر هم می توانست باشد و اگر من در عوض نیم روها در زمره پر روها بودم ممکن بود از مجری سابق برنامه نود بخواهم که چند دقیقه ای منتظر بماند تا بر و بچه های محل را برای مشاهده روی ماه وی به مکان مورد نظر بکشانم.

عادل، انصافا، در گزارش هایش هم اهل افراط و تفریط نبود و به همین دلیل در هنگام مشاهده بازی ضعیف تیم ملی، بی توجه به بازیکنان آن، زبان به انتقاد می گشود و در موقع دیدن بازی فوق العاده آن عبارت معروف خویش، چقدر خوبیم ما، را بر زبان می آورد.

چند روز پیش که شاهد سخنان آقای رییس جمهور بودم یاد عادل افتاده و بیشتر به اینکه "چرا او در مدار نبود" پی بردم.

در حالی که عموم مردم کشور ایران بی نهایت سخت زندگی می کنند و رابطه ما با خارج از کشور تقریبا قطع شده و فسادها و اختلاس های کلانی که ارقام و اعداد آن ها در باور نمی گنجد صدای همگان را در آورده است، جناب رییسی "چقدر خوبیم ما" را مورد اطلاع رسانی عمومی قرار دادند!

بیهوده نیست که وزیر ارشاد دولت فعلی هم راه ایشان را پیش گرفته و تمام سینماگرانی که " آنقدرها هم خوب نیستیم" می گویند را تهدید به قطع حمایت و ممنوع الکاری می کند.

زمانی ناصرالدین شاه قاجار روبروی آینه قرار گرفته و "خودمان از خودمان خوشمان آمد" می گفت.

دولتمردان فعلی، انصافا، گوی سبقت از سلاطین قاجار ربوده اند و می توانند بدون نیاز به آینه ای که روی آن ها را راست بنماید "خودمان از خودمان خوشمان آمد" را از صمیم قلب فریاد بکشند و کوچکترین ارزش و احترامی برای " خوشتر آن باشد که سر دلبران گفته آید در حدیث دیگران" قائل نباشند.