به نام یک پیرزن!؟
از شما چه پنهان! آنقدر مسئولین و دولتمردان، اعم از اصلاح طلب و اصولگرا، " به نام یک پیرزن پورشه وارد کرده اند!" گفته اند که حالم، براستی، بد شده است.
جدا از بحث فساد و مبارزه با آن، که معلوم نیست تا کدامین حد جدی است، ادای چنین عباراتی مبین این است که نه تنها در کشور ما مسن ترها به اندازه جوان ها ارزش و احترام و اعتبار ندارند، بلکه خانم ها هم، به اندازه آقایان، اجازه ندارند در زمینه های مربوط به ارز حضور به هم رسانیده و یا در فعالیت های اقتصادی عرض اندام نمایند.
گفتن "به نام یک پیرزن پورشه وارد کرده اند!" بیانگر این است که اگر وارد کننده پورشه در عوض یک فرد مسن، جوانی رعنا بود می شد ورود غیر مجاز را نادیده گرفته و یک جورهایی با آن کنار آمد!
از سوی دیگر، عبارت بالا مبین این است که چنانچه ورود غیر مجاز پورشه ها توسط جنس موافق صورت می گرفت، مبارزه با آن صورتی دیگر می یافت!
به این ترتیب، حرف حساب آن هایی که "به نام یک پیرزن پورشه وارد کرده اند" این است که حتی اگر از سن و سال وارد کننده پورشه هم بگذریم، واقعا می توانیم جنسیت وی را در محاسبات لحاظ نکنیم!؟
البته، شاید، بیش از این هم نباید از متولیان امور انتظار داشته باشیم.
وقتی از کودکی، بیشتر افراد با به خاطر سپردن اشعار و ابیاتی در مایه های "مبادا که در دهر دیریستی مصیبت بود پیری و نیستی"، "چون پیر شدی حافظ از میکده بیرون شو" و "گفتی پدر که پیر شوی ای پسر! بیا! نفرین که در لباس دعا کرده ای ببین!" بزرگ می شوند چرا باید انتظار داشته باشیم که هنگامی که آن ها به جایی می رسند احترام موی سپید کسانی که ایشان را به مکان و منصبی شایسته رسانیده اند کماکان محفوظ گردد.
به همین ترتیب، هنگامی که منتهای هنر ما مقایسه خانم های جامعه با جاروبرقی بوده و منتهای هنر خانم ها زائیدن شیرهای نر در نظر گرفته می شود، آیا می توان انتظار داشت که جامعه برای زن و مرد تره یکسانی خرد کرده و بر قرار گرفتن نام پورشه در کنار یک خانم( نامش نه خودش!)، هر خانمی باشد، خرده حسابی نگیرد!؟
پ ن: سال ها پیش که در هنگام آغاز به تعریف ماجرایی، " امروز زنی را در خیابان دیدم"، از دهانم خارج گشت، مادر گرامی اجازه ادامه صحبت به نگارنده نداده و مرا با ادای " تو هیچ زنی را در خیابان ندیدی! تو یک خانم را در خیابان دیدی!" حسابی متنبه نمود!
#پورشه #پورشه_پیر_زن
شاید اگر دسترسیم به بلاگدون قطع نمی شد یا مطالب منتشر شده در آفتاب یزد را نگهداری می کردم سر از بلاگفا در نمی آوردم.