دلنبشته های تابناک من

1. یک دختر بچه سیزده ساله سر سفره عقد می نشیند( یعنی او را سر سفره عقد می نشانند) روزنامه محترم کیهان در پاسخ به اعتراضات فراوان و عمومی، زبان به اعتراض گشوده و چیزی در مایه های "چه ایرادی دارد که دختر بچه دارای بلوغ جنسی و جسمی زودرس که عقلش بیش از هم سن و سالانش می رسد دست به تشکیل خانواده زده( یعنی به خواستگار جواب "بله" بدهد) و در صورت تمایل قلبی، با پسر نوجوان یا کسی که سن بابا بزرگش را دارد ازدواج کند.
2. دختر آبی خودسوزی می کند. در حالی که موج انتقادات، کشور ایران را در بر می گیرد و علاوه بر مردم عادی بسیاری از سلبریتی های ورزشی و سینمایی و تک و توکی از سلبریتی های سیاسی واکنش نشان می دهند، روزنامه کیهان سراغ پدر دختر مرحومه رفته و از دهان او حرف "دخترها چه نیازی به استادیوم رفتن دارند" را بیرون می کشد.

مسلم است که هر عقیده ای که توهین کننده و تحقیر کننده دیگران نباشد باید به دیده احترام نگریسته شود. با این حال نگارنده با مشاهده دو موضع کاملا متفاوت روزنامه کیهان در باره دو اتفاق جنجالی درست و حسابی از حرف حساب این روزنامه محترم سر در نیاورده است.

به بیان ساده تر، اگر روزنامه کیهان حق تصمیم گیری دختران را محترم شمرده و حرف حساب "دختر هر وقت خواست می تواند شوهر کند" را می زند، مصاحبه با پدر دختر فوت شده که بیانگر این است که حق استادیوم رفتن دختران را باباهایشان باید تعیین کنند چه مفهومی می تواند داشته باشد؟

از سوی دیگر، اگر به زعم این روزنامه محترم پدر و مادرها(یعنی همان پدرها!) صلاح بچه هایشان( یعنی دخترانشان!) را بهتر از خود آن ها می دانند(کاری به میزان شناخت پدر و مادر از ویژگی های اخلاقی و رفتاری و اجتماعی و ورزشی و علایق و میزان بلوغ جنسی و جسمی و دیگر چیزها نداریم) چرا باید بطور ضمنی بحث "دختری که بلوغ جنسی و جسمی زودتر از موقع را تجربه کرده اجازه شوهر کردن(یعنی انتخاب شوهر) پیش از موقع را دارد" پیش کشیده شود.

با این حساب، شتر مرغ روزنامه کیهان ظاهرا هم خوب تخم می گذارد و هم خوب بار می برد; البته هر وقت این روزنامه محترم اراده کند!